lyrics
زیر بارون قدم زدیم، بیوقفه و آروم
دستای تو تو دستای من، دنیام شده معلوم
برگای پاییزی میریختن رو زمین
گفتی “این لحظهها همیشه میمونه بین ما همین”
چشمات توی بارون، پر از عشق و رویا
دل من لرزید، انگار تازه شروع شد قصه ما
تو کافهمون، صدای قلبای ما
عطر قهوه، و بارونی که میزد به شیشهها
پاییز اومد، هوای ما شد یه رنگ
عشقمون تو لحظهها، مثل یه شعر قشنگ
همون کافه، همون میز کنار شیشه
بارون میزد و پاییز میاومد توی خاطره
با هر نگاهت، دلم میشد بیقرار
گفتی “هیچوقت نرو، باش کنارم تا بهار”
برگا توی باد، رقصیدن کنار ما
عشقمون میدرخشه، زیر آسمون و ابرای فردا
تو کافهمون، صدای قلبای ما
عطر قهوه، و بارونی که میزد به شیشهها
پاییز اومد، هوای ما شد یه رنگ
عشقمون تو لحظهها، مثل یه شعر قشنگ
زیر این بارون، توی آغوشم بمون
هر چی که باشه، توی دلم هستی مثل یه جنون
پاییز یعنی عشق، وقتی که هستی پیشم
تا دنیا دنیاست، این عاشقیمونو نمیدم